امروزه گوشی های هوشمند، کارهای روزمره را برای بسیاری از ما ساده تر کرده اند از پیدا کردن شماره تلفن دوستان، تا مسیریابی و پیشنهاد رستوران و بازار خرید. اما یک تحقیق جدید در دانشگاه واترلو1 نشان می دهد که هر قدر وابستگی ما به گوشی های لمسی بیشتر می شود، توانایی تفکر ما پائین تر می آید. تحقیقی که توسط محققان دانشگاه واترلو در مجله کامپیوترها و رفتار انسان2 منتشر شده است ادعا می کند که افرادی که از گوشی های هوشمند استفاده می کنند در صورتی که از جمله کسانی باشند که سبک تفکر شهودی دارند – یعنی هر چه بیشتر از نیروی کشف و شهود و درک و دریافت لحظه ای برای تصمیم گیری استفاده کنند- بیش از دیگران قوای تفکر خود را از دست می دهند و به اصطلاح رفته رفته دچار تنبلی ذهن می شوند. این افراد حتی برای پیدا کردن اطلاعاتی که قبلاً می دانسته اند، به گشت و گذار در گوشی های خود متکی می شوند و حتی برای به یاد آوردن شماره تلفن نزدیک ترین دوست یا اعضای خانواده خود به جای اینکه در ذهن خود جستجو کنند، به راحتی با اشاره انگشت روی صفحه لمسی گوشی هوشمند، اطلاعات را بازیابی می کنند.
دکتر گوردون پنیکوک3، استاد روان شناسی دانشگاه واترلو و از دست اندر کاران این پژوهش در این باره می گوید که البته استفاده از گوشی های هوشمند، بیشترین تاثیر را بر روی افرادی با سبک تفکر شهوی می گذارد و کمتر بر افرادی که سبک تفکر تحلیلی دارند، اثر منفی دارد. شاید به این علت که کسانی با سبک تفکر تحلیلی عادت دارند برای یافتن پاسخ سوالات خود، به تفکر و تحلیل بپردازند این افراد کمتر به دنبال یافتن پاسخ های صریح و ساده به سوالات هستند و دوست دارند از قوای ذهنی خود برای طبقه بندی اطلاعات و بازیابی داده های پردازش شده در ذهن خود استفاده کنند. بنابراین این افراد به طور کلی علاقه کمتری به استفاده بیش از حد و افراطی از تکنولوژی های هوشمند دارند و ترجیح می دهند، خودشان پاسخ سوالات را با تکیه بر قوای تفکر خود بیابند.
ناتانیل بار4، یکی دیگر از پژوهشگران می گوید سالها تحقیق نشان می دهد که انسان ها به طور معمول ترجیح می دهند فرایند حل مسئله را هر چه ساده تر کنند و برای یافتن پاسخ سوالات نیروی هر چه کمتری را صرف کنند به نظر می رسد که امروزه این مشکل با ابداع تکنولوژی های هوشمند، به اوج خود رسیده به طوریکه یک گوشی هوشمند در دست یک فرد به عنوان یک ذهن اضافی یا به اصطلاح حافظه جانبی عمل می کند و تلاش و فعالیت مغزی را در آن فرد به حداقل ممکن می رساند.
در سه تحقیق مجزا، محققان 660 نفر را از نظر عادات استفاده از گوشی های هوشمند مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعات، سبک های تفکر افراد از سبک تفکر شهودی تا تحلیلی و نیز مهارتهای زبانی و عددی آنها مد نظر قرار گرفته بود. شرکت کنندگان در این پژوهش که از مهارت های شناختی (ذهنی) قوی تری برخوردار بودند و تمایل بیشتری برای استفاده از قوای تحلیل و تفکر برای حل مسئله داشتند، زمان کمتری را صرف استفاده از موتور جستجوی گوشی های هوشمند می کردند.
به عقیده دکتر پنی کوک، این تحقیق وجود ارتباط معناداری را با سایر تحقیقاتی که رابطه بین میزان بالا و افراطی استفاده از گوشیهای هوشمند و کاهش هوش انسان را تائید می کنند. درست است که هنوز اثبات نشده که استفاده از گوشی هوشمند مستقیماً سبب کاهش هوش می شود اما آنچه مشخص است اینکه استفاده متناوب و بیش از حد از این ابزارهای هوشمند، قابلیت ها و قوای ذهنی را تحلیل می برد. البته این تحقیق رابطه ای را بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سایت های سرگرمی در تحلیل قوای ذهنی نیافته است.
نتایج پژوهش هایی از این دست به خوبی نشان می دهد که فرهنگ سازی و آگاهی بخشی عمومی در زمینه نحوه و میزان استفاده از تکنولوژی به خصوص فناوری های هوشمند، و اثر آنها بر توانایی و ظرفیت های روانی و ذهنی انسان تا چه میزان مهم و موثر است. هر روز استفاده از این ابزارها در زندگی انسان مدرن بیشتر و بیشتر می شود و شاید تا چند سال آینده به خاطر آوردن و حتی تصور زمانی که انسان بدون فناوری هوشمند، زندگی می کرد به سختی میسر باشد بنابراین درک جوانب و اثرات استفاده از این تکنولوژی ها به خصوص برای کودکان و نوجوانان که هنوز در سن رشد مغزی به سر می برند از اهمیت بسزایی برخوردار است.